هجده

ساخت وبلاگ

چقدر متفاوتم با دیروز

تقریبا هر روز قبل از خوابیدن انگار که چیزی رو کشف کرده باشم هیجان زده میشم و این هیجان رو بعد چند ساعت از دست میدم

دیروز اما متفاوت بود...تاثیر و هیجانش هنوز هست...

خیالاتی...مالیخولیایی یا هرچیزی که باشم مهم نیست

باید عمیقتر و خیال انگیزتر بفهممش... باید داستان این خیال رو بفهمم

نقاشی کشیدن نتیجه این ماجراست نسی

نباید به خاطر نقاشی کشیدن ماجرا بسازی

میفهمی چی میگم؟

درست میگی و میفهمم و اصلا فرض کن نقاشی تموم شده و رفته گورشو گم کرده خب؟؟؟ بعد فکر میکنی من میتونم وارد این ماجرا نشم و این خیال هیجان انگیز رو تجربه نکنم؟

میبینی؟ تفاوتی نداره که اول خیال باشه یا اول نقاشی

دایره وار به دنبال هم‌میان

لوترک میتونست لذت بصری باقی بمونه...اما ازش داستان خودتو ساختی

می دونی نسی هرچی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم که دیگه هرگز نمیتونی با کسی غیر خودت حرفاتو بگی

ناراحتت میکنه؟

آره خیلی

چرا؟

چون از اکتشافات بزرگم دچار شعف میشم و کاشفی هستم که بعد از به نتیجه رسیدن کشفشو دفن میکنه. خب معلومه که دلم میخواد به همه نشونش بدم

بعد با نقاشی به جون آدما کرم میریزی

از این به بعد آره

یه کسانی هستن که انتظار داری برای شنیدنت وقت بذارن. مخصوصا که تو تمام وقتتو به شنیدن حرف اونا اختصاص دادی و خیلی نزدیکن... در عین حال که تو پر حرف نیستی که تحملت سخت باشه... اما اونا نمیشنون

نه گله نکن. ترحم طلبی بسه لطفا نرو توی فضاهای قدیمیت نسی

یعنی‌به تو هم نمیشه گفت؟ خیلی بده این که تو هم نشنوی

به من کشفهاتو بگو. درباره آدمها نگو...من از آدمها بیزارم...

حرف زدن با دیگران برای تو عمل مهمی نیست...سعی کن فراموشش کنی...

تو میترسی هنوز؟

خیلی کم

انار دلمه ای...
ما را در سایت انار دلمه ای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anarenoghreiea بازدید : 90 تاريخ : چهارشنبه 26 مرداد 1401 ساعت: 16:57